چندروزي هست حالم ديدنيست حال من از اين و ان پرسيدنيست
گاه بر روي زمين زل مي زنم گاه بر حافظ تفاءل مي زنم
حافظ ديوانه فالم را گرفت يك غزل امد كه حالم را گرفت:
(ما زياران چشم ياري داشتيم خود غلط بود انچه مي پنداشتيم)
.. اي دوست..
چیزی شده
ReplyDelete